loading...

آئین مستان

متن اشعار میلاد امام حسن,اشعار میلاد امام حسن,شعر میلاد امام حسن,میلاد امام حسن,متن اشعار ولادت امام حسن,ولادت امام حسن,شعر ولادت امام حسن,متن اشعار ولادت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2232 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1292 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 695 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 606 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6709 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2843 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3810 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3240 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3568 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4140 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5892 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4370 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 351 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

جان می تپد از خوبی یاری که گرفتیم

آقای کریم است نگاری که گرفتیم

پاکیزه شد آیینهٔ محراب سحرها

رفته غم آن گرد و غباری که گرفتیم

از ثانیه تا ثانیه اش عطر بهشت است

با این همه احساس بهاری که گرفتیم

دیدند قلم کاریتان را به دل ما

زیباست خط و نقش و نگاری که گرفتیم

نذر نفس گرم شما بود... دو نان از

نانوای خیابان کناری که گرفتیم

با لقمه ای از سفره تان تا به همیشه

سیریم از این داری و نداری که گرفتیم

گفتند اذان وقت غزل خوانی من شد

افطار طرب ناک لبم نام حسن شد

ای چتر بلندت به سر بی سر و پاها

بی مثل ترین است گل نام شماها

انگار نشسته است به حُسن سَکَناتت

راه و منش فاطمه، آرامش طاها

آغاز کریمانه هر وعده از این سو

آن سوی کرم خانه ی تو تا به کجاها

خالی نشده کوچهٔ احسان نگاهت

هر لحظه پر از سیل بروها و بیاها

هر وقت که بند آمده راه نفس شهر

یعنی دمِ در آمده آقای گداها

جبریل چه بی صبر و پر از دغدغه پرسید

کی می رسد ای خوب ترین نوبت ماها

شیرین و گواراست حسن جان محمد

شاداب ترین سبزه و ریحان محمد

تصویر خدا چشم زلالی که تو داری

احرام ببندیم به خالی که تو داری

لرزید تنت وقت نماز آمده انگار

اوقات تماشایی حالی که تو داری

آغاز حسین است گل صلح سپیدت

دیدند و ندیدند خیالی که تو داری

یک بار  که نه دیده شده وقف خدا شد

دارایی هر ثروت و مالی که تو داری

تو قله نشین بوده ای و عالم و آدم

در سایه ی با عزت بالی که تو داری

ای سید بخشنده ما خانه ات آباد

گنجینه ی دنیا پَر شالی که تو داری

تا روز ابد سلطنتت زنده و جاوید

تا کور شود چشم هر آن که نتوان دید

خوابید جمل تا تب طوفان تو آمد

تا رخشش شمشیر سر افشان تو آمد

خیبر شکنی در رگ و در خون شماهاست

بی باکی حیدر همه در جان تو آمد

آن قدر به زیر ضرباتت سر و تن ریخت

تا فتنه خون دست به دامان تو آمد

شمشیر بزن تا که بدانند ابالفضل

از جذر و مد آتش میدان تو آمد

ما لب به لب از کفر کویری شده بودیم

تا این که نظر کردی و باران تو آمد

معنای مسلمان شدنم طرز نگاهت

توحید من از کوثر چشمان تو آمد

بر پای کریم چه کسی سر بگذاریم

ما غیر نگاه تو پناهی که نداریم

آباد شد آن جا که شما پا بگذاری

صد پنجرهٔ رو به خدا جا بگذاری

در شهرِ ریِ چشمِ من از نسلِ کریمت

یک سید عالی نسبی را بگذاری

تا مملکت از آبرویش امن بماند

در ساحلش آرامش دریا بگذاری

در کام پسر بچه خود جام عسل را

تا روز دهم روز مبادا بگذاری

لا یوم کیومک همه ی درد تو بوده

تو سر به حسینیه غم ها بگذاری

انگار تویی در دل گودال که بازو

در تاب و تب و تیغ در آن جا بگذاری

محبوب ترین داغ نصیب تو حسین است

غم نامه ی چشمان غریب تو حسین است

دل شوره ی زهرا شده چشم تر کوچه

تو دیده ای آغاز و تا آخر کوچه

گفتند در این شهر که از سنگ کشیدند

نقاشی دیواریِ سر تا سر کوچه

دست تو به چادر، نفسی که پر درد است

طوفان شد و بر هم زده بال و پر کوچه

افتاد زمین آینه ی شرم و نجابت

بر شانه ی تو زخم شد آن مادر کوچه

ای بغض گلوگیر نرو حوصله ای کن

بردار تو این زینتی و گوهر کوچه

باید که مزار تو غریبانه بماند

ای خاک نشین گل غم پرور کوچه

ای بی حرم شهر مدد بر تو بگریم

تا فاطمه خوشحال شود بر تو بگریم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 407 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

ای دل زمان عرض تشکر به کبریاست

جشن عموم شکرگذاری بنده هاست

ماه خدا سفره ی عام ضیافت است

ماه حسن نگاه حسن ماه مجتباست

توحید را که شرط ولایش نوشته اند

اینک حسن امام بشر حجت خداست

بر خاک دوست ناصیه ی شکر می نهیم

ابن بوتراب در این سجده ذکر ماست

نوری که سجده گاه ملائک شود چه باک

آدم اگر به خویش کند سجده پس رواست

اسما را به معنی تام و تمام اوست

یعنی که اسم اعظم اسما کبریاست

شیرین ترین عسل دم افطار نام اوست

یارب چه قدر نام حسن با دل آشناست

اهل بهشت سید خود را صدا کنند

او سرور تمام جوانان باصفاست

وقتی به نیمه ماه شب چارده رسید

دیدند مجتبی همه ی سر هل اتاست

در بیت اهل بیت ملائک در ازدحام

زهرا سرور دارد و خرسند مرتضاست

ورد فرشته های خدا این سرود شد

میلاد سبز پوش نبی سبط مصطفاست

با این که قاصریم ز توصیف روی او

اما جمال احمدیش عین مصطفاست

با این که قاصر است بیان از ثنای او

اما به تشنه قطره ای از بحر پر بهاست

زیباترین شکوه، جلال خدا حسن

نیکوترین جمال و کمال خدای ماست

با این که قاصر است بیان از مقام او

اما حسن به ملک خدا پرچم هداست

باغ و بهار پیش حسن کم می آورد

او برترین شکوفه میان شکوفه هاست

یوسف زروی یوسف زهرا خجل شود

این ماه اولیاء و شهنشاه انبیاست

وقتی که نسل فاطمه را جستجو کنی

سادات کوثری همه از نسل مجتباست

سادات فاطمی، حسنی نسل اولند

جا پای سید حسنی روی چشم ماست

با این که قاصر است قلم از نوشتنش

باید نوشت نام حسن مشتق از خداست

تمثال او به سینه ی ما نقش بسته است

این دل نگار خانه ی زیبای اولیاست

وقتی حسن تلاوت آیات می کند

داود انبیاست که حیران این صداست

موسی به طور مست تجلای او شود

خضر نبی ملازم این چشمه ی بقاست

قالیچه ی رفیع سلیمان روان از اوست

کشتی نوح از نفسش فارغ از بلاست

آتش که بر خلیل گلستان نمی شود

این معجز بزرگ از آن منشاء ولاست

در جایگاه نور الهی ظهور کرد

آن جلوه ای مه مظهر تطهیر وانماست

گِل بر دهان من اگر از خاک خانمش

پا تا سر وجود حسن شمس و الضحاست

جایی برای یافتنش جز دلت مجوی

صحن دل محب حسن عرش کبریاست

وحی از لب مبارک او طعم تازه یافت

آیات او رطب شد و اینک به سفره هاست

کوثر حسن بهشت حسن هل اتا حسن

هرجا سخن ز خیر شود زیر این لواست

جود و کرم ز سفره ی او توشه می برند

خلق کریم و خوی حسن خالق سخاست

ما ریزه خوار سفره ی احسان این دریم

هرکس گداست در بزند شب شب عطاست

غربت یگانه لشکر پیروزمند اوست

تنهاترین امام بدنیای ماسواست

یاری کنیم راه حسن را به معرفت

راه حسن بصیرت دین درک مقتداست

آری حسن امام زمان حسین بود

یعنی حسین شیعه و تسلیم مجتباست

عشق حسین گر چه دل انگیزتر کند

مهر حسن برابر این عشق کیمیاست

باشد حسین یکه علمدار مجتبی

عباس اگر امیر و علمدار کربلاست

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 470 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

اول تو را سرشته و انسان درست کرد

شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد

بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد

تا از من خراب مسلمان درست کرد

می خواست رحمتش همه جا را بغل کند

با اشک های چشم تو باران درست کرد

باید برای بندگی سجده هایمان

یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد

بالم اگر به درد پریدن نمی خورد

یک سایبان که می شود از آن درست کرد

من زندۀ نسیم مسیحا دم توأم

آدم اگرشدم به خدا آدم توأم

تو ابتدای نسل طهورای کوثری

تو رود خانۀ زهرای اطهری

باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند

تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری

کار خداست این که پیمبر پسر نداشت

وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری

نسل مطهر نبوی، نسل دختری است

با این حساب تو حسن ابن پیمبری

گفتند زاده ی اسد الله غالبی

صبح جمل که شد همه دیدند حیدری

می خواستند پیش همه کوچکت کنند

کوری چشم عایشه ها از همه سری

یک روز اشک و گریه برای تو میکند...

...با شصت روز اشک حسینی برابری

ای ارشد تمام پسر های فاطمه

ای اولین حسین سحر های فاطمه

ای آسمان تر از همه، بالاتر از همه

ای بی کران تر از همه، دریا تر از همه

تو زودتر به دامن زهرا نشسته ای

پس این توئی تو، بچه زهراتر از همه

ما از تو هیچ وقت نفرما ندیده ایم

ای جملۀ همیشه بفرماتر از همه

ما سال هاست رهگذر کوچۀ توأیم

مانند یک فقیر سرِ کوچۀ توأیم

مهتاب چشم های تو خورشید پرور است

هر کس که طالعش حسنی نیست کافر است

اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی

یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است

اصلاً شما نیاز نداری به معرکه

وقتی لب سکوت تو شمشیر حیدر است

قسمت نبود تا که ببینند مردمان

بازوی تو ادامۀ فتّاح خیبر است

فردا ملک به نام تو تکبیر می زند

صاحب زمان به جای تو شمشیر می زند

امشب اگر نگات هوای قَرَن کند

امید می رود که نگاهی به من کند

زیبنده است بال و پر صد فرشته را

زهرا ببافد و تن تو پیرهن کند

کُشتی بگیر پیش همه با برادرت

شاید کسی بیاید و جانم حسن کند!

بهتر همان که در به در هر گذر شود

بالی که روی بام تو فکر چمن کند

این یا کریم مثل همه قصد کرده است...

...بر روی گنبدی که نداری وطن کند

بعد از تو ای امیر کفن پاره ها کسی

لازم نکرده است تنم را کفن کند

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 462 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

از عالم بالاست شمیمی که رسیده

این سفرهٔ رنگین و نعیمی که رسیده

امشب به در خانه معبود ببخشند

هر بنده عاصی و رجیمی که رسیده

اینان همه یک نور ز یک خُلق عظیمند

پس اوست همان خُلق عظیمی که رسیده

معراج طلوعش پر جبریل بسوزد

سوغاتی عرش است حریمی که رسیده

آقای کرم هست ولی بهترش این است

گوییم خداوند کریمی که رسیده...

مرآت دگر آمده در جمع خداها

یک قبله اضافه شده بر قبله نماها

باز اسم شما شور به جان غزل آورد

وصف تو نوشتم لب شعرم عسل آورد

بر مصحف دل تا که زدم دست تفعّل

بر طالع مجنون تو خیرالعمل آورد

مختل شده از سیل بروها و بیاها

جایی که رُخت روی به اهل محل آورد

با آمدنت فتنه کفار به هم خورد

تیغت چه بلایی سر آل جمل آورد؟

دشمن همه جا گفت: که مانند علی کیست؟

کو هر چه به دنیا پسر آورد یل آورد

×××

از مصحف لب هات کلامی اگر آید

تیری است در اندیشه خامی اگر آید

با دستِ پُر از نزد تو دل می رود حتی

صرفاً جهت عرض سلامی اگر آید

دیگر گره ی کار کسی بسته نماند

در بین دعاها ز تو نامی اگر آید

سلمان رود از خرمن الطاف نگاهت

امثال همان مردک شامی اگر آید

مدیون تو و صلح تو و صبر تو باشد

از بعد تو تا حشر امامی اگر آید

با همت تو بیرق اسلام به پا ماند

صلح تو بنا بود اگر کرب و بلا ماند

آن قدر بلندی که مرا پست نوشتند

از بود تو نابودِ مرا هست نوشتند

آن قدر کریمی که در این میکده ما را

از باده سر ریز تو بد مست نوشتند

آن قدر کریمی تو که الگوی کرم را

از زاویه بخشش آن دست نوشتند

آن قدر کریمی که دگر راهِ گدا را

در کوی کرم بعد تو بن بست نوشتند

آن قدر وسیعست کرم خانه قلبت

بر سفره تو هر که رسیدست نوشتند

یک بوسه ببخش از لب خود کام مرا هم

بنویس هلاک نگهت نام مرا هم

هر چند سر کوی تو بی چیز و فقیریم

تا وصله نعلین تو هستیم امیریم

تو سبزترین خطه سر سبز خدایی

ما خشک ترین منظره زرد کویریم

منت کش آقای کریم خودمانیم

از دست کسی غیر تو منت نپذیریم

دیوانگی عشق تو بر ما حرجی نیست

«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست»

مگذار به پشت در میخانه بمیریم

تا صاحب این خانه کسی غیر شما نیست

میخانه چرا جای من بی سر و پا نیست؟

تنهایی و غربت همه جا یار دلت بود

یک عمر فقط درد کَس و کار دلت بود

سنگینی دستی که تو را اشک نشین کرد

چل سال غم و غصهٔ سر بار دلت بود

چون موی زمستانی ات از بین نمی رفت

آن لکه خونی که به دیوار دلت بود

پس خوب شد آن زهر به داد دلت آمد

ور نه که به جز زهر مددکار دلت بود؟

با این که خودت هر نفست مقتل دردی است

«لایوم...» ولی روضه خون بار دلت بود

با گنبد و گل دسته و یک صحن خیالی

سر می کند این دل... که رسد روز وصالی

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 428 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

امشب دوباره دست حق اعجاز می کند

قفل زبــان و طبع مرا بـاز می کـنـد

امـشب امین وحی خدا عـاشقانه تا

بــیــت گــلـیـن فــاطـمـه پـرواز می کند

بعد از سلام و عرض ارادت به مصطفی

تـبریک حـق به محضرش ابراز می کند

زهرا چه مادرانه در آغوش می کشد

طفلـی کـه پلک مـی زند و نــاز می کند

مولا چــه عـارفـانـه و بـی تاب روزه را

با بوسه بـر لبان حسن باز می کنـد

ماه تمام نیمه ی ماه خدا دمید

دلبند فاطمه حسن مجتبی رسید

گفتند بی بدیلی و دیدیم برتری

از هرچه گفته اند و شنیدیم بهتری

خلق و جمال و خوی و خصالت محمّدیست

آیینه ی تمام نمای پیمبری

استاد رزم توست علی شاه لافتی

آموزگار قاسم و عباس و اکبری

چه در زمان صلح چه هنگام جنگ و رزم

در هر دو حال باز امامی و رهبری

کوری چشم طایفه ی ابتر و حسود

تو اولین پیاله ی صهبای کوثری

با دیدن تو چشم همه مات می شود

زهرا پس از تو مادر سادات می شود

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 479 زمان : نظرات (0)

ولادت امام حسن (ع)

 

مسیر عشقبازان سوی یار است

زمین عشقبازی كوی یار است

به هر جان بنگری بینی خدا را

كه دائم در تجلی روی یار است

اگر دعوت شدی در این ضیافت

زیمن مقدم نیكوی یار است

شب قدری كه قرآن گشته نازل

همه قدرش زعطر بوی یار است

اگر دلها در این شبها خدایی است

بدان ماه مبارك مجتبایی است

حسن سرمایه ی زهرا و حیدر

مبارك سوره ی قرآن داور

دلیل بركت نسل محمد

حسن زیباترین تفسیر كوثر

پس از جد و اب و ام، مجتبی هست

برای چهارده معصوم، سرور

بود نزد خدایش آبرو دار

به نام او گنه از دوش بردار

خدا را شكر نامت بر لب ماست

كه نام تو صفای مكتب ماست

حسینت بر تو ما را رهنمون است

رسیدن بر تو اوج مذهب ماست

اگر اهل مناجات خدایی

نگاه تو صفای هر شب ماست

دوچشمت از گدا خسته نباشد

درت بر سائلان بسته نباشد

نبی هنگام دیدار تو، مدهوش

كه دیدار تو از سر می برد هوش

بدی دیگران و خوبی خود

كنی با حسن خلق خود فراموش

ادب سازی كنی، در كودكی هم

به نزد مرتضی هستی تو خاموش

بود عمری كه از زهرا بخواهیم

كند ما را به راه تو كفن پوش

اگر از نام ثاراله مستیم

رهین لطف و احسان تو هستیم

تو قرآن كریم و راستینی

خداوند كرم روی زمینی

تمام سوره ی المومنونی

كه فرزند امیرالمومنینی

زتو كم خواستن نوعی گناه است

تو دست باز رب العالمینی

تو آنی كه بدون شك بگویم

حسین و كربلا می آفرینی

تو با صلحی كه اندر كوفه كردی

مسیر عشق را مكشوفه كردی

الا ای كه به هر دوران غریبی

نشان تو بود، جانان غریبی

معاویه تو را بهتر شناسد

كه تو در لشگر یاران غریبی

زیارتنامه هم حتی نداری

قسم بر تربت ویران غریبی

امام دوم خانه نشینی

زنامردی نامردان غریبی

تو كودك بودی و غربت كشیدی

تو مادر را به خاك كوچه دیدی

 

تعداد صفحات : 28

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 85
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 331
  • آی پی دیروز : 342
  • بازدید امروز : 1,524
  • باردید دیروز : 2,754
  • گوگل امروز : 10
  • گوگل دیروز : 13
  • بازدید هفته : 10,871
  • بازدید ماه : 91,491
  • بازدید سال : 1,301,415
  • بازدید کلی : 19,807,243